درباره فرش پازیریک و کاوش باستان شناسی! قبل از این که به سراغ کهن ترین فرش پرزی و گره دار (تقریباً سالم) موجود در جهان یعنی فرش پازیریک برویم بی مناسبت نیست از کهن ترین نقش قالی سخنی به میان آوریم که در حال حاضر در موزه لوور پاریس از آن نگهداری می شود.
فرش پازیریک کهن ترین نقش قالی
این نقش را دانشمندان آشور شناس در نقش های برجسته «کاخ نینوا» (پایتخت آشور، سرزمین قدیمی در بخش وسطای رود دجله) یافته اند که گل و حاشیه آن تقلیدی از گلدوزی های بابل به نظر می رسد.
تاریخ این نقش ها را قرن هفتم پیش از میلاد می دانند. بهترین نمونه این نقش متعلق به خورس آباد در موزه لوور نگهداری می شود.
در وسط این تصویر طرح گل یا گیاه چهار برگ های تکرار شده و در حاشیه آن تصویرهایی از نیلوفر آبی است همانند آنچه امروزه در برخی از قالیچه های کردی نقش می شود. در همین زمینه دو مجسمه سفالین اسب در دست است که یکی در سال ۱۳۲۸ در شوش به وسیله دکتر گیرشمن کشف شده است که تاریخ آن به قرن هشتم پیش از میلاد می رسد و محل کشف دیگری در ماکو است که تاریخ آن متعلق به هزاره دوم پیش از میلاد است.
در هر دو اسب قطعه فرشی به جای زین وجود دارد که به عقیده گیرشمن، نگاره های کهن ترین نمونه نقش فرش ایران است. نقش نمد زین مجسمه شوش در یک سو تصویر دو گراز در حال تاخت در نیزار را نشان می دهد و در سوی دیگر، دو گراز در دو طرف نگاره های مربع شکل را که به نوشته گیرشمن این مربع در گذشته برای نمودن آب کشیده می شده است.
افزون بر گرازها در هر دو سو نیز یک مرغ ماهیخوار در حال پرواز دیده می شود. نقش نمد زین اسب ماکو، حیوانی است مانند سگ شکاری با آهو و پرندگان و گل و بوته.
فرش پازیریک: نقطه عطف تاریخ فرش ایران و جهان با پیدایش فرش
«فرش پازیریک» از پنجمین گور اقوام سکایی در محلی به همین نام تاریخ فرش ایران و جهان ورق می خورد و به کلی دگرگون می شود. این فرش به طور آشکار مشخص کرد که بافت فرش گره دار پرزی بسیار قدیم تر از آن است که قبلاً تصور می شد، زیرا از فرش های قدیم موجود که معروف ترین آن ها یکی فرش آناتولی بافته شده در قرن هفتم یا هشتم هجری (۱۳-۱۴ م) و دیگری تکه پاره های فرش قومس (دوران ساسانیان) و پنجمین قطعه فرش طرح شیری موزه دیانگ سانفرانسیسکو است، هیچ کدام قدمت فرش پازیریک را که ۲۵۰۰ سال از بافتش می گذرد ندارند. بدین سبب فرش مذکور اهمیت خاصی دارد که در این کتاب در چهار قسمت به آن پرداخته می شود:
کاوش های باستان شناسی در پازیریک
از زمانی که فرش پازیریک کشف شده است درباره چگونگی کاوش های باستان شناسی در این محل و آثار به دست آمده در زمینه آثار هنری دنیای «سیت ها» که از اقوام ایرانی هستند اطلاعات و گزارش های زیادی به دست محققان رسیده است، ولی شاید هیچ یک اعتبار گزارش یک مقام مسئول فرهنگی و رسمی را نداشته است.
آن چه در پی می آید مقاله خانم ماریاپ: «زاويتوخنينا» «Maria Pavloyna Zavittouknina» دبیر کل بخش فرهنگ های ماقبل تاریخ و مدیر آثار باستانی سیبری اتحاد جماهیر شوروی سابق است که در مجله پیام يونسکو وابسته به سازمان ملل متحد انتشار یافته است.
وی با تشریح محیط اطراف پازیریک و ذکر اوصاف هر یک از اشیاء کشف شده به فرش ایرانی دوره هخامنشی که در این محل پیدا شده اشاره می کند و آن را کهن ترین قالی جهان می داند.
طبیعت در آلتایی علیا و سیبری سرسخت و باشکوه است. در اواسط هزاره اول پیش از میلاد، تپه ها و چراگاه های استپ ها، محل عبور گله های بزرگی دام ها و اسبان بود. این گله ها به قبایلی تعلق داشت که دانشمندان آن ها را به «جانوران افسانه ای با سر عقاب و بدن شیر که حافظ طلا بودند» (هرودت) مربوط می دانند.
این قبایل، گورها و آرامگاه ها و گورگان های سنگی بسیاری در دره های محصور از کوه و فلات از خود به جا گذاشتند.
در سال ۱۹۲۹ اس. ای. رودنکو و م. پ. گریازنف از لنینگراد کاوش یک گور قدیمی را که در ارتفاع ۱۶۰۰ متری، در پازیریک سیبری قرار داشت، آغاز کردند. این گور در دره اولا كان قرار گرفته که گذر از آن دشوار است.
وقتی که از گورهای یخ زده پازیریک فرش ها، لباس ها، اجساد مومیایی، یک ارابه، اسب هایی با زین و برگ شاهوار، وسایل آشپزخانه، آلات موسیقی و غیره بیرون آمد که همه متعلق به بیش از ۲۵۰۰ سال پیش بود، نام پازیریک که تا آن زمان ناشناخته بود، شهره آفاق شد.
این گورها بیرون از منطقه ای قرار دارند که زمین هایش به طور دائم يخ زده است ولی آب و هوای منطقه کوهستانی آلتایی (با درجه حرارت سالانه پایین، زمستانهای طولانی یخ زده، ولی با ریزش قلیل برف، تابستانهای کوتاه و شبهای بسیار خنک) برای یخبندان، حتی در داخل گورگان ها مساعد است.
از طرف دیگر، برجستگی سنگی گورگان ها، خاک را در تابستان به همان حالت یخ زده نگاه می داشت و انجماد شدیدی را سبب می شد که در زمستان ها تا عمق ۷ متری می رسید و دائماً درجه حرارتی زیر صفر را حفظ می کرد.
آبی که به داخل گورها نفوذ می کرد به یخ مبدل می شد و همه چیز را منجمد می کرد و بدین ترتیب بهترین شرایط را برای حفاظت به وجود می آورد.
در اینجا باستان شناسان به کاری غیر عادی دست زدند، یعنی به جای به کار بردن بیل و چاقو و قلم موی همیشگی، برای دسترسی به داخل مقابر ناگزیر شدند مقادیر عظیمی آب جوش برای ذوب کردن یخ ها مصرف کنند.
مراسم تدفین در این گورها می بایستی از شکوه و جلالی استثنایی برخوردار بوده باشند؛ آنچه از سیت ها و آیین تدفین آن ها، یعنی خویشاوندان نزدیک آنان، می دانیم امکان چنین داوری را به ما می دهد. در گودال عمیق و بسیار وسیعی اتاق تدفین مدوری قرار داشت که دارای دیواری دو جداره و یک سقف بود. بر کف این اتاق تابوتی بود که در آن اجساد مومیایی شده مردگان قرار داشت. دیواره های این قبر پوشیده از پارچه های رنگین نمدی بود و در آن اشیائی را که در دوران مورد استفاده مردگان بود، همراه با ظرف هایی پر از غذا و آشامیدنی قرار داده بودند.
در خارج از اتاق تدفین، در پای دیواره های مدور، اسب هایی که در روز تدفین به قتل می رساندند، با تمام زین و برگ و تجهیزاتشان، قرار داشتند.
سازندگان گورگان حتی وسایلی را که جهت کندن زمین به کار برده بودند، همان جا رها کرده بودند؛ بیل چوبی، میخ چوبی، چکش چوبی و حتی گاریهای بارکش و نردبان. بعد با قطعاتی از پوست درخت و شاخه های بوته چای «کوریل»، به دقت سر این سرداب را پوشانده و آن را تا سقف از تنه درخت عرعر انباشته بودند. پس از آن ابتدا تلی از خاک و سپس تلی از سنگ برافراشته بودند.
براساس اشیاء یافته شده در گورها و بر اساس نتایج آزمایش با کربن رادیواکتیو، معلوم شده است که این گورگان به قرون پنجم و چهارم پیش از میلاد تعلق دارند.
چراگاه های عالی و زمستان های تقریبا بی برف این منطقه به قبایل آلتایی امکان می داد که طی تمام سال گله های بزرگ، اسب، حیوانات شاخدار، گوسفند و بز شان را در آنجا بچرانند. این حیوانات تمام نیازهای ایشان را از خوراک و پوشاک و مسکن تأمین می کردند.
برای این کوچندگان، اسب وسیله عمده جابه جا شدن بود. گذشته از اسب های محلی که کوچک اندام و پر طاقت بودند، سیت ها به خصوص به اسب های کرند آسیای مرکزی که بسیار تیزر و بودند، علاقه داشتند. این نوع اسب را می توان در گورهای رؤسا یافت.
از طریق این کاوش ها امروزه می دانیم که چگونه کوچندگان قدیم اسب هایشان را زین می کردند. زین تشکیل می شد از دو بالش نمدی نرم که از پشم گوزن پر شده بود و به آن تسمه های دور سینه اسب و دم اسب را می بستند تا مانع از لیز خوردن زین به طرف جلو یا عقب شوند.
رکاب هنوز اختراع نشده بود و تنها هزار سال بعد متداول شد. دهانه عبارت بود از یک سربند، که به وسیله تسمه ثابتی به میله های فلزی دهانه محکم می شد، یک پوزه بند و یک زره سر اسب.
این مردم یا در خیمه هایی که به سادگی برچیده می شد به سر می بردند و یا در زمان کوچ در ارابه های سرپوشیده و یا در خانه های ساخته شده از کنده های چوب زندگی می کردند. این امر مهارت درودگران این قوم را ثابت می کند و ساختمان گورهای آلتایی خود شاهدی از این مهارت است.
ظروف آنان از جنس چوب و گل و مشک ها و کیسه هایشان از چرم بود. لباس کوچندگان آلتایی شامل یک پیراهن بافته شده از الیاف شاهدانه و یکی خفتان پوستی یا نمدی بود. شلوارها با جیر نازک و لطیفی دوخته می شدند. به علاوه، آنها نوعی جوراب شلواری از جیر نازک زیر آن می پوشیدند و چکمه بلند چرمی با تخت نرم به پا می کردند.
مجموعه لباس با یک کلاه نوک تیز گوش دار و کمربندهای چرمی با قلاب نقره ای تکمیل می شد. زنان پوستین چرمی با آستری از پوست سنجاب با آستینهای تنگ زینتی به تن می کردند و چکمه های کوتاه پوستی یا چرمی با کف نرم می پوشیدند.
بی تردید حرم سرا، جز در گروه های ثروتمند و در رأس سلسله مراتب اجتماعی وجود نداشته است و مطابق رسوم، سوگلی برای همراهی کردن اربابش در جهان دیگر بعد از مرگ او به قتل می رسیده است.
هر چند که ساکنان آلتایی در مکانی سخت و دور از تمدن باستان زندگی می کردند، اما کشفیات انجام شده در گورگان ها اهمیت مبادلات تجارتی و روابط بسیار نزدیک آنان با مردمان قبایل دیگر را نشان می دهد، و از این طریق بود که مردم آلتایی اشیاء تجملی، چون قالی، پارچه های گرانب ها و اشیاء زینتی را تهیه می کردند.
اسبان سواری آسیای مرکزی را که این قدر در آلتایی مورد توجه بودی بی شک در مقابل گله هایی از اسب های کوچک و حیوانات شاخ دار، پوست، طلا نقره معاوضه می کردند.
بدین ترتیب از آسیای مرکزی قالی های پشمی و پارچه های ایرانی به آنجا می رسید. مردم آلتایی همچنین از طریق همسایگان شرقی خود پارچه های ابریشمی قلاب دوزی شده بسیار کمیاب و ممتازی را که حتی در چین هم گران قیمت بود، دریافت می کرده اند.
در میان گنجینه های کشف شده در پازیریک، به خصوص یک قالی پشمی با گره های محکم و رنگرهای زنده، شهرت دارد. این فرش که تقریبا چهار گوش است در حدود ۲ متر مربع وسعت حدود ۴ متر مربع مساحت دارد و تصویر سوارکاران، آهوان در حال چرا، جانوران افسانه ای با سر عقاب و بدن شیر بر آن نقش بسته اند و حاشیه ای گل دار آن را زینت بخشیده است.