فرش دستباف چیست؟ تعریف فرش دستباف و واژه قالی در فرهنگ دهخدا به چه معنی می باشد؟ نام شهری که اولین فرش دستباف در آن بافته شده است چیست؟
فرش دستباف چیست؟
فرش واژه ای است که از زبان عربی گرفته است، که در لغت به معنای گستردن و گستردنی است، ولی در اصطلاح به زیر اندازی گفته می شود که با دست با ماشین بافته می شود. واژه «دست باف» طبق تعریف فرهنگ فارسی معین همان دست یافته است، یعنی آنچه با دست بافند.
تعریف فرشینه، در دایرة المعارف فارسی مصاحب که در زبان لاتین به آن “Tapestry” گویند «منسوج کمابیش ضخیم دست باف و معمولاً منقش که در بافت آن، رشته های پود را از میان تارها می گذرانند و به عنوان فرش یا پرده یا برای پوشش مبل به کار می رود و توسعة، همین گونه منسوجات که با ماشین بافته شود».
واژه «قالی به نظر می رسد از قرن سوم هجری در نوشته ها و کتابها رایج شده باشد. احمد بن يحيى بلاذری در کتاب فتوح البلدان، که در قرن سوم هجری تألیف شده است، می نویسد: «چون ارمیناغس پادشاه ارمنستان بِمُرد زنش به پادشاهی رسید که او را قالی می نامیدند و هم او شهر قالی قلا را ساخت و آن را قالی قاله نام کرد که معنی آن احسان قالی است».
تعریف فرش در فرهنگ علاّمه دهخدا
علاّمه دهخدا همین مطلب را ذیل واژه قالی در لغت نامه از یاقوت حموی (اوایل قرن هفتم ه.ق) در معجم البلدان و از حمدالله مستوفی (۷۵۰ ه.ق) در نزهة القلوب نقل می کند: «در قالی قلا فرشی بافته می شود که آن را قالی نامند قالی نسبت اختصاری است به شهر قالی قلا، و قالی قلا شهری است در ارمنستان…».
اولین اسلوب تهیه شده از پشم حیوانات
یکی از پژوهشگران معتقد است که لفظ قالی از واژه کالین و از زبان پهلوی به مالیدن پشم حیوانات، اولین اسلوب تهیه زیرانداز منسوج بوده است.
مطلب پیشنهادی: کیسی یا چروک فرش بعد از شستن
بشر در کنار جمع آوری آذوقه و شکار حیوانات فراگرفت، که می تواند برای حفظ خود در برابر رطوبت و سرما از پشم به جهت داشتن عایق حرارتی استفاده کند؛ از همین رو پشم گوسفندان را پس از چیدن و مخلوط کردن آن با آب از طریق حرارت دادن به صورت «غالين» وارد فارسی دری شده و بعدها به صورت «قالین» در اشاره دارد واژۀ کالین از صورت باستانی «karayan» است و هر دوی این واژه ها از ریشه «kar» که ریشه واژه «کاشتن» است گرفته شده است.
از سویی دیگر در برخی از فرهنگ ها واژه «قالی» را مأخوذ از زبان ترکی دانسته اند که در صحت و سقم آن تردید است.