نویسنده: افشین میرعبدالله لواسانی ، کارشناس ارشد مردمشناسی
فرهنـگ عامـه در شـکل نـاب خـود فرهنگـی اسـت کـه نمود هـای رفتـاری آن کامـلاً اختصاصـی، مبتنـی بـر خویشـاوندی، غیر رسـمی، سـنتی و گاه تقدسـی اسـت.
ایـن جنبـه ی از فرهنـگ در هاله ای از آداب و رسـوم اخالقـی مـورد تقدیـس عامـه قـرار می گیـرد و در محـدوده محلـی و از طریـق سـینه بـه سـینه یـا ادبیـات شـفاهی بـه نسـل های بعـد انتقـال می یابـد.
نسـبتاً جوامعـی یافـت می شـود کـه هویـت دیریـن خـود را حفـظ کردهانـد. ایـن گونـه ی از فرهنــگ آرمانگــرا و ذهنــی و در شــمار فرهنگ هایــی اســت کــه مــورد توجــه مردم شناســی فرهنگــی اســت.
روابـط آن مبتنـی بـر خویشـاوندی فرهنـگ عامـه در جوامعـی جریـان دارد کـه غالبـاً و در آن فـرد تابـع خانـواده اسـت و بـه تناسـب سـاختار آن توجـه بـه ارزش هـای غیـر دنیـوی بـر ارزش هـای دنیـوی فزونـی دارد.
ایـن گونـه ی از فرهنـگ برخـلاف فرهنـگ جوامــع صنعتــی یک پارچــه و پاســخ گوی نیاز هــای ســاده و روزمــره ی افــراد از تولــد تـا مـرگ و حاصـل ارتبـاط متقابـل و دراز مـدت درون گـروه در مراجعـه بـه مسـائل »جامعـهی عامـه» اسـت. (در قلمـرو انسان شناسـی، اسـطوره و آییـن، باجـان فرخـی، نشـر افـکار، ۱۳۹۲)
وجه تسمیه حضرت عیسی (ع)
عیسـی اصـل ان یسـوع اسـت بـه معنـی نجـات دهنده لفـظ «عیسـو» مقلوب یسـوع اسـت و شـاید «عیسـی» تحریـف «عیسـو» باشـد در قامـوس کتـاب مقـدس زیر لغت یسـوع گویـد: آن بـه معنـی نجات دهنـده و مقصـود از آن مسـیح اسـت؛ و در زبـان عبرانـی میـان لفـظ یسـوع و یوشـع فرقی نیسـت.
حضرت عیسی علیه سلام در قرآن
حضـرت عیسـی (ع) یکـی از پیامبـران اوالعـزم اسـت کـه نـام مبـارک ایشـان در قرآن ۲۵ بــار بــه عنــوان عیســی و ۱۳ بــار بــه عنــوان مســیح آمــده اســت.
ســوره های آل عمـران ۴۵ ـ ۵۸، سـوره زخـرف ۶۳ ـ ۶۵، سـوره صـف ۶ ـ ۱۴، سـوره مائـده ۱۱۰ ـ ۱۱۱ ،سـوره نسـاء ۱۵۷ ـ ۱۵۸ اسـت.
اخالق و فضائل و ویژگی های حضرت عیسی علیه سلام
حضـرت عیسـی (ع) بنـده خـدا ـ پیامبـر خـدا ـ (سـوره مریـم، آیـه ۱۰) و رسـول بـه سـوی بنی اسـرائیل (سـوره آل عمـران، آیـه ۴۹) و یکـی از پیامبـران اولوالعـزم و صاحب شـریعت بـوده و کتابـی بـه نـام انجیـل داشـت. (سـوره احـزاب آیـه ۷ ،سـوره شـوری آیـه ۱۳ ،سـوره مائـده آیـه ۴۶)
خـدای تعالـی نـام او را مسـیح عیسـی نهاد (سـوره آل عمـران آیـه ۴۵) و کلمـه الله و روحـی از خـدا خوانـد (سـوره نسـاء آیـه ۱۷۱) و دارای مقـام امامـت (سـوره احـزاب آیـه ۷) و از گواهـان اعمـال (سـوره نسـاء آیـه ۱۵۹ ،سـوره مائـده آیـه ۱۱۷) و بشـارت دهنـدگان بـه آمـدن پیامبـر اسـام بـود (سـوره صـف، آیه ۶)، وجیـه و آب رومنـد در دنیـا و آخـرت و از مقربیـن بـود. (سـوره آل عمـران آیـه ۴۵)
از اصطفـاء شـدگان (سـوره آل عمـران، آیـه ۳۳) و از اجتنبـاء شـدگان و از صالحـان بـود
نـام حضـرت عیسـی علیه سـلام بیسـت و پنـج بـار در قـرآن آمـده اسـت. حضـرت عیسـی علیه سـلام یکـی از پیامبـران اوالعـزم و از انبیـاء بنیاسـراییل اسـت. لقبـش مسـیح و بـه معنـای مبـارک اسـت.
حضــرت عیســی (ع) ۵۵۸۵ ســال بعــد از هبــوط حضــرت آدم و ۵۰۰ ســال قبــل از والدت پیامبـر اسـلام (ص) در سـرزمین کوفـه در کنـار رود فـرات بـدون داشـتن پـدر بـه دنیـا آمـد.
مـادرش حضـرت مریـم (س) از زنـان با فضیلتـی اسـت که نـام مبارکش در دوازده سـوره قـرآن و در سـی و چهـار آیـه بـه صراحـت ذکـر شـده، جایـگاه حضرت مریـم (س) آن قـدر رفیـع اسـت کـه در قـرآن یـک سـوره بـا نـام ایشـان آمـده اسـت و بـه اراده ی خداونـد حضـرت عیسـی مسـیح (ع) بـه آسـمان ها رفـت تـا همـراه بـا قیـام حضـرت مهـدی (عـج) رجعـت کند.
معجزات حضرت عیسی علیه سلام
براسـاس تاریـخ، نشـانه های روشـن، اشـاره بـه معجزاتی مانند شـفای بیمـاران غیر قابل عـاج، احیای مـردگان و معـارف عالی دینـی دارد.
در ایـن آیـه به یُکَلَّمُ الناس فی المَهدِ وَ کَهلاٌ و مِنَ الصالحین (آل عمران/۴۶) یکـی از معجـزات حضـرت مسـیح علیه سـلام اشـاره می شـود کـه: «او بـا مـردم در گهـواره آن گونـه سـخن
گفـت کـه در کهولـت» سـخن می گویـد و او از صالحان اسـت. و خداونــد او را رســول و فرســتادهای بــه ســوی بنیاســرائیل قــرار میدهــد. (و حضــرت عیســی میگویــد) مــن ازگل چیــزی بــه شــکل پرنــده می ســازم، ســپس در آن می دمـم کـه بـه فرمـان خـدا پرنـد های می گـردد.
مـن کـور مـادر زاد و مبتـا بـه بیمـاری بـر ص (پیسـی) را بهبـودی می بخشـم. مـن مـردگان را بـه فرمـان خـدا زنــده می کنــم و شــما را از آنچــه می خوریــد و در خانه هــا ذخیــره می کنیــد، خبــر میدهــم (آل عمــران / ۴۹)
در آیـه ۱۱۰ مائـده، خداونـد بـه معجـزات حضرت عیسـی کـه در آیـه (آل عمران/۴۹) ذکـر شـده، اشـاره مـی نمایـد و چنیـن می گویـد کـه ایـن معجـزات بـه اذن خـدا صـورت گرفتـه و توبـه بـه اذن مـن مـرده را زنـده نمـودی، کـور مـادرزاد را شـفا دادی، بیمـاری بـرص را بهبـود بخشـیدی.
حواریون چه کسانی هستند؟
در قـرآن مجیـد پنج بـار از حواریـون حضـرت مسـیح علیه سـلام یـاد شـده کـه دو مرتبـه آن در سـوره صـف اسـت. ایـن تعبیـر اشـاره بـه دوازده نفـر از یـاران خـاص حضـرت مسـیح اسـت کـه نـام آنهـا در انجیل هـای کنونـی (انجیل متـی و لوقـا ـ باب) ذکـر شـده، ایـن واژه از مـاده «حـور» بـه معنـی شسـتن و سـفید کـردن اسـت و چـون آنهـا قلبـی پـاک و روحـی با صفـا داشـتند و در شستشـوی روح و جـان خـود و دیگـران تـاش و کوشـش می کردنـد، ایـن واژه بـر آنهـا اطـاق شـده اسـت.
در بعضــی از روایــات آمــده کــه حضــرت عیســی (ع) هر یــک از آن هــا را بــه عنــوان نماینـده خـود بـه یکـی از مناطـق مختلـف جهـان فرسـتاد، آنهـا افـرادی مخلـص، بـه حضـرت عیسـی (ع) عشـق می ورزیدنـد.
ایثارگـر، مجاهـد و مبـارز بودنـد و شـدیداً هنرمنـدان هنرهـای تجسـمی سـعی دارنـد آثـاری ارائـه دهنـد کـه در آن هـا خالقیـت و نــوع آوری باشــد.
خالقیــت هــا و نوع آوری هایــی در عناصــر، اصــول و ســاختار و عمده تریـن شـیوه کار نـوع آوری و خالقیـت در چهار چـوب سـنتهای موجـود مـی باشـد. تطابـق نقـوش سـنتی بـا دیدگاه هـای هـر عصـر از وظایـف اصلـی هنرمنـد اسـت.
در ایـن میـان گاه بـه نقـوش و عناصـر سـنتی بر می خوریـم کـه دارای زیبایـی و اسـتحکام لازم بـرای تمـام دوران میباشـند. (نقـوش تزئینـی بلـوچ، محمدسـعید شــهبخش، کتــاب مــاه هنــر، شــماره ۹۰ ـ ۸۹، ۱۳۸۴)
می تـوان پدیـده اصلـی الهـام مذهبـی در هنـر و فرهنـگ قـوم ایـران را بـه سـادگی چنیـن تعریـف کـرد کـه مذهـب تبییـن شـکل هایی هنـری را ملهـم می سـازد. ایـن نهـاده اصلـی پدیـدهای کلـی اسـت بـه وحـدت تبییـن کـه وابسـته تمامـی هنرهـای سـنتی اسـت می پـردازد و چنیـن نظـری در مـورد هنـر ایرانی هـا، هنـر اسـامی و ما قبـل آن و همچنیـن هنـر هندی هـا و ژاپنی هـا و غیـره صـدق میکنـد؛ و هـزاران سـال تاریـخ هنـر گـواه آن اسـت.
تبییـن مذهبـی در سـطح کلـی یـا خـاص مشـهود اسـت و سـطح کلـی میتـوان هنـر سـنتی ایـران را مثـال زد. (تجلـی عاشـورا در هنـر ایـران، محبوبـه الهـی، بنیـاد پژوهشـهای اسـامی آسـتان قـدس رضـوی، ۱۳۷۷)
تصویر حضرت عیسی بر فرش ایرانی
دست بافت های ایرانی عموماً بـا نقـوش متنـوع و زیبـا تزئیـن شـده انـد بـه نظـر می رســد کــه دســته بنــدی آن هــا کار چنــان ســاد های نباشــد ایــن نقــوش ویــژه و منحصـر بـه فـرد بازتـاب طبیعـت و تنـوع فرهنگـی اقـوام مختلـف در ایـن سـرزمین هسـتند
به عـلاوه گسـترش و تکامـل سـبک هـای تزیینـی و نقـوش مختلـف مدیـون تبـادل فرهنگ
هـا و ارتباطـات اجتماعـی سیاسـی و اقتصـادی ایـران بـا جوامـع و اقـوام دیگـر در فراسـوی مرزها اسـت. تأثیر هـای متقابـل عناصـر مختلـف فرهنگـی و مذهبی بـه ویـژه در مشـرق زمین تجلیـات گوناگونـی در هنر هـا و صنایع آنهـا پدیـد آورده اند.
بنابرایـن یافتـن مفاهیـم مربـوط بـه برخـی از نقـوش اسـطورهای نیازمنـد پژوهـش و تحقیـق در پیشـینه فرهنگـی و تاریخـی سـرزمین هـای مختلف اسـت. (قالی هشـت ضلعـی مـوزه فـرش ایـران، پریسـا پرنـور، مجلـه مـوزه هـا، شـماره ۴۵، ۱۳۸۷).
لینک مقاله: http://www.iranjewish.com/essay/Essay_45_bina_12_carpet_mosheh.htm