تاریخ فرش ایرانی در پیش از تاریخ! پیش از تاریخ اصطلاح اعتباری است، زیرا معلوم نیست پایان آن را چگونه باید محاسبه کرد. تاریخ شناسان برای روشن شدن این اصطلاح از واژگان گوناگونی در این دوره، مرحله و مقطع استفاده می کنند.
بدیهی است که هر دوره می تواند دارای چندین مرحله باشد و هر مرحله از مقاطعی گذر کند. در این مقاله مقاطع دوران پیش از تاریخ همان وقایع قدیمی انتخاب شده که معروف به عصر حجر، مس، مفرغ و آهن است.
تاریخ فرش ایرانی در پیش از تاریخ
اسطوره که روایت کننده یک پدیده تاریخی است در بطن خود با نظام خاصی در ارتباط است که بخشی از آن با نماد ها و نشانه ها توأم است؛ به سخن دیگر اسطوره ها اغلب به وسیله همین نشانه ها معنی می شود.
اسطوره با تاریخ پیوند نزدیکی دارد و آنچه را در تاریخ در سایه و روشن بوده و یا به تاریکی محض فرو رفته است شاید بتوان در اسطوره به نحو دیگری ردیابی کرد. ایران در طول تاریخ طولانی خود فراز و فرودهای زیادی را در نوردیده و ظلم و ستم از خویش و بیگانه بسیار دیده است.
این کشور بر اثر تهاجم اقوام ترک و تازی آثار با ارزشی از فرهنگ، تاریخ و مدنیت خود را از دست داده است، به طوری که از اوستا جز اندکی باقی نمانده و از پادشاهان سلسله ماد و زبان مردم آن دوران اثری به دست نیامده است؛ در عوض داستانهای حماسی حکیم توس ابوالقاسم فردوسی که روایت های زیبای ملی را به رشته نظم کشیده و به صورت کاخی بلند افکنده تقریبا همگی صحیح و سالم به روزگار ما رسیده و در اختیار ما است.
مورخ ایران شناس، تئودور نولد که درباره اثر بزرگ فردوسی که واقعیت های تاریخ کهن ایرانی را در خود نهفته دارد می گوید: «شاهنامه عبارت است از داستان ها و افسانه های ملی ایران یعنی همه قصه ها و اساطیری که از قدیم، سینه به سینه ازاسلاف به اخلاف مانده و در میان آن قوم، در افواه دایر بوده است و به مرور زمان هم شاخ و برگ پیدا کرده و هم به تدریج برآن ضمیمه شده است».
دکتر ذبیح الله صفا، استاد تاریخ ادبیات ایران، معتقد است: «داستان های ملی ایران را که در شاهنامه فردوسی و حماسه های دیگر می بینیم مسائلی ابداعی و ابتکاری نیست، بلکه اغلب و نزدیک به تمام آن ها مبادی تاریخی است که با گذشت روزگار، عناصر داستانی مختلفی بر آن ها افزوده شده و آن ها را به صورت هایی که می بینیم در آورده است.
با نگرشی بر این سخنان در میابیم که داستان های ملی فردوسی رنگی از تاریخ دارد و آن چه در زمینه رشتن، بافتن و فرش در پی خواهد آمد از نظر تاریخی، بی اعتبار نیست.
بر پایه روایت های اوستا و در پی آن شاهنامه فردوسی می توان پادشاهان اساطیری ایران را که مهم ترین آن ها دو سلسله پیشدادیان و گیانیان است نام برد.
پیشدادیان عبارت بودند از: کیومرث، سیامک، هوشنگ، تهمورث، جمشیدی ضحاک، فریدون، منوچهر، نوذر، تهماسب و گرشاسب و کیانیان عبارت بودند از: کیقباد، کیکاوس، کی سیاوش، کیخسرو و چند نفر دیگر حکیم توس درابتدای شاهنامه درباره «گستردنی» و «رشتن» در ایران به تهمورث دیوبند (پسرهوشنگ از سلسله پیشدادیان) اشاره دارد:
پس، از پشت میش و بره، پشم و موی برید به رشتن نهادند روی
به کوشش از آن کرد پوشش به جای به گستردنی بود او رهنمای
بدین ترتیب آغاز فرش بافی، رشتن و بافتن به زمان تهمورث یعنی نخستین خاندان پادشاهی که فردوسی به نام پیشدادیان ذکر کرده است پیوند می خورد.
به نظر کریستن سن، ایران شناس اروپایی، قرائنی در دست است که نشان می دهد تهمورث نیز در نظر بعضی از ایرانیان، نخستین انسان و نخستین پادشاه به شمار می رفته است.
در برخی از نوشته های نویسندگان دوره اسلامی، او نخستین شاه نخستین سلسله به حساب می آمده است. در این زمینه وی از داستان منقول در تاریخ هرودت چنين استنباط می کند که یکی از فرزندان «ترگیتائوس» نخستین انسان «لیپوکسائیس» نام داشته است.
کریستن سن، صورت ایرانی «لیپوکسائیس» را درآرپو خشية بازسازی می کند و آن را به معنی «شاه ارپو» می داند.
مطلب پیشنهادی: دستگاه شستشوی فرش دستباف ایرانی
به نظر وی، این نام در اصل نام نژاد قبیله ای سکایی به نام «آرتپه» بوده است و جزء دوم نام تهمورث در اوستا «تخمَه اُرُپَه» (نیرومند) همین نام است و «اُرپوکسائیس» داستان سکایی و تهمورث، هر دو یکی است.
محمد بن جریر طبری، تاریخ نگار بزرگ و صاحب کتاب تاریخ طبری، راجع به دوران تهمورث و اولین فرش هایی که با استفاده از پشم و موی حیوانات تولید شده است می نویسد: «وی اول کس بود که از پشم و موی، پوشش و فرش گرفت»